دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

*


زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیمشب یار به بالین من آمد بنشست

سر فرا گوش من آورد و به آواز حزین

گفت کای عاشق شوریده ی من خوابت هست

....


نظرات 4 + ارسال نظر
س ع ی د ه سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 ق.ظ

یه چیز بی ربط
کجایی چرا اینقدر از من دور شدی؟ چرا اینقدر دلم برات تنگ شده؟ چرا ازت هیچ خبری ندارم؟

درگیرم با خودم
بذار رفع شه، بعد...

نوژن یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ب.ظ http://plusdata.wordpress.com

عاشقِ این شعرم...
حافظ و خیام...

ادامش فک کنم این بود:
عاشقی که چنین باده شب گیرد
کافر عشق بود ور نشود باده پرست...

نوژن یکشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://plusdata.wordpress.com

بر زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ،کان‌جا سرها بریده بینی!!!بی جرم و بی جنایت...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ق.ظ

نیمه شب دوش به بالین من آمد بنشست !
.
.
گفت ای عاشق دیوانه ی من خوابت هست !؟
عاشقی را که چنین باده ی شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست !
.
.
.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد