دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

*

نمی دونم چند نفرتون با من موافقید

اما تئوری من اینه که فلسفه ص.یغه و عقد اینه که هر دو طرف، بخصوص زن، در حضور چند شاهد آمادگی و رضایتشون رو برای زندگی مشترک با یک نفر دیگه و بخصوص ه.مخوابگی و داشتن روابط ج.نسی اعلام کنند

حالا فکرشون بکن که چه جنایت و جرم بزرگی مرتکب میشن پدر و مادرهایی که دختر کوچک از همه جا بیخبرشون رو از اتاق بازیش بیرون می کشن و به اتاق "همسر" سُرش میدن

بی هیچ آگاهی و اطلاعی

یادمه خوندم جایی که دختری رو توی سن کم شوهر میدن، شب عروسی دختر وقتی می بینه مردش قصد ه.مخوابگی باهاش رو داره اول شروع می کنه به التماس که ما آبرو داریم و با عفت من بازی نکن و ... اما خب مرد مرد بوده و این حرفها براش بی معنی

اون شب می گذره و دختر بخت برگشته قبل از طلوع آفتاب بخاطر آبروی پدر(؟) و مادر(؟) بی لیاقتش خودش رو آتش می زنه و می میره

دردناکه، نه؟

البته که دردناکه

مقصر کیه؟؟

بنظر من اولین مقصر پدر و مادر احمق و نادانی هستن که به فرزندشون آگاهی لازم راجع به چنین مسأله مهمی رو نمی دن، اون هم وقتی اعتقاد دارن که دختر رو باید زود شوهر داد

مقصر بعدی هم اون مردیه که از همون شب اول بقولی می خواد میخش رو محکم بکوبه و مردیش رو ثابت کنه و خواست، احساس و شرایط روحی همسرش براش هیچه و حتی تحمل یک شب، یا چند ساعت رو هم نداره تا چیزی رو که پدر و مادر دختر درش کوتاهی کردن برای اون دختر که قراره از حالا شریک و همراه و همسرش باشه روشن کنه

مدرسه و جامعه و این چیزها رو هم فاکتور می گیریم که اصولاً در اینجور موارد تعطیل و خارج از باغند و کوچکترین حسابی نمیشه روشون باز کرد

بعد حالا چطوره که رابطه دختر و پسری که همدیگه رو دوست دارن و با عشق و رضایت روح و جسمشون رو در اختیار هم قرار میدن اسم ز.نا می گیره؟؟